این شخص کیست که رهبر به او اشاره کردند! حتما باید یک شخصیت مهم و تاثیر گزار در انقلابهای مخملی باشد. این شخص کسی نیست جز جورج سورس، میلیاردر، یک صهیونیست به تمام معنا، رییس و موسس بنیاد های حکومت برانداز، جامعه ی باز و بنیاد سوروس می باشد. گرچه این فرد دشمن جمهوری اسلامی می باشد. اما دشمن شناسی یکی از بخش های مهم است که یک فرد انقلابی باید بخشی از وقت خود را برای دشمن شناسی بگذارند.
تا کنون همه ی ما در حکایت ها خوانده ایم یا در فیلم ها دیده ایم بیشتر ثروتمندان اینرا می گویند: که حاضریم جانمان برود اما پولمان نه!!!! اما این آقای سوروس یک فرد استثنایی در این مورد است. او حاضر است تمام دارایی های خودش را از دست بدهد اما یک حکومت را بردارد و یا اندیشه اش باقی بماند. شاید خوب بود بعضی از سیاست مدارهای ما و حتا ثروتمندان ما یک از این دشمن جمهوری اسلامی یاد می گرفتند! که منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح دهند. در حوادث پس از انتخابات که نقش بنیادهای سوروس در ایران محسوس بود. بعضی از سیاست مداران وثروتمندان بخاطر اینکه منافع شخصی خودشان به خطر افتاده بود دست به کارهای ناشایست زدند و کشور را دچار چنین ماجراهایی نمودند. آیا خود منفعتی دیگر بس نیست؟ آیا نظام مقدس جمهوری اسلامی و اهدافش بر منافع شخصی مقدم نیستند؟ آیا نمی بینند بنیاد های مختلف آقای سوروس خالصانه با تمام وجود، در حال جنگ نرم با ایران هستند و می خواهند به هر قیمتی حکومت جمهوری اسلامی را بردارند و حکومتی که منافع آنها را تامین کند جایگزین نمایند؟ تا کی خود منفعتی؟
و اما جورج سوروس کیست؟
جورج سوروس، با نام اصلی گیورگی شوارتز، در12 اوت 1930 در بوداپست، پايتخت مجارستان، به دنيا آمد. به گفته ی خود سوروس بخاطر آلمان نازی ، اين خانواده يهودی، نام خود را از شوارتز به سورس تغيير داد. تا شناخته نشوند. در سال 1944 در حالی که سوروس 13 سال داشت آلمان
به مجارستان حمله برد و آنرا به تصرف خود درآرود. بعد شوروی نیز به خاک مجارستان یورش برد. جورج سوروس شاهد جنگ خونین آلمان و شوروی بود. بعد از پایان جنگ و برگزاری انتخابات نمایشی توسط کمونیست های شوروی مجارستان به جماهیر شوروی اضافه گشت. سوروس در سال 1947 از مجارستان به انگلستان رفت. او در سال ۱۹۵۲ از مدرسه اقتصادی لندن فارغ التحصیل شد. در این دانشگاه او با کارل پوپر آشنا شد و به شدت تحت تأثیر افکار او قرار گرفت.او در سال ۱۹۶۵به آمریکا مهاجرت کرد و موسسه مالی بین المللی فاند منیجمنت (Fund Management) را بنا نهاد که موسسه‌ای خصوصی است و در زمینه سرمایه گذاری و مدیریت مالی مشاوره می‌دهد و از آغاز تاکنون، مشاور اصلی کوانتوم فاند (Quantom Fund) بوده که در ۳۰ سال گذشته به طور متوسط سود سالانه اش ۳۱ درصد بوده‌است.
اما پس از مدتی خود وارد سرمايه‌گذاری شد. وی صندوق مديريت سوروس را بنياد نهاد و در سال 1970 به همراه جيم راجرز صندوق کوانتوم را تأسيس کرد.
به زانو در آوردن بانکهای انگلستان
جورج سوروس به ويژه در سپتامبر سال 1992 به آوازه ای جهانگير دست يافت؛ هنگامی که صندوق او بيش از ده ميليارد دلار ارز بريتانيا را پيش فروش کرد و پس از خريد دوباره‌آن با بهای کمتر به سودی کلان از بانک انگلستان دست يافت.
با کاهش ارزش پوند استرلينگ، سورس حدوداً يک ميليارد و صد ميليون دلار سود برد و به مردی شهره شد که بانک انگستان را به زانو درآورده است.
در یک نگاه ظاهری جورج سوروس: دلال ارز، سرمایه گزار در بازار سهام، تاجر، و فعال سیاسی امریکایی است. سروس رئیس هیات مدیره بنیاد سروس و موسسه جامعه باز و همچنین عضو سابق هیات مدیره شورای روابط خارجی است.
مجله فوبرز، جرج سوروس را با ثروت خالص ۱۱٫۰ میلیارد دلار به عنوان نفر ۲۹ ام فهرست ثروتمند ترین افراد جهان رده بندی نموده‌است. از سال ۱۹۷۹ تا کنون، سروس بیش از ۶ میلیارد دلار به دلائل مختلف کمک مالی کرده‌است. او همچنین یکی از سه بنیانگذار اصلی مرکز پیشرفت آمریکا، و عضو هیئت امنای آن است. بنیانگذاری و سازمان دهی انقلاب گل سرخ در گرجستان توسط او به نظر روسیه و دیگر ناظران غربی نقش حیاتی در پیروزی آن جنبش داشت، هرچند که خود سوروس معتقد است نقش او بزرگ نمایی شده‌است. در ایالات متحده آمریکا، او را به خاطر تلاش نا موفق اش پس از اختصاص مقادیر عظیم پول در مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۰۴ علیه جورج بوش، می‌شناسند
در دادگاه های متهمین پس ازانتخابات بعضی از افراد آشکارا از نقش بنیاد سورس در این حوادث سخن گفتند. همانند کیان تاج بخش که عطریان فر را با همدستی و آموزش دیده ی نیروهای سوروس در سالهای 76 محکوم کرد.
بنابراین در سلسله مقالهای دیگر تارنماهایی از نقشهای بنیاد های مختلف سوروس را برای شما می آورم.
.
